جدول جو
جدول جو

معنی مالیده سرین - جستجوی لغت در جدول جو

مالیده سرین(دَ / دِ سُ)
مالیده ران. از صفات نیک اسب. کفل پر:
بازی کن و چابک و طرب ساز
مالیده سرین و گردن افراز.
نظامی.
و رجوع به مالیده ران شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ)
صاف ران و مسطح از فربهی. (گنجینۀ گنجوی، ص 139). آنکه دارای رانی صاف و مسطح است از فربهی:
صد اشتر قوی پشت و مالیده ران
عرق کرده در زیر بار گران.
نظامی (گنجینۀ گنجوی ص 139)
لغت نامه دهخدا